مقدمه
در عصر حاضر با رشد اقتصاد مبتنی بر دانش یا دانش محور، دارایی های نامشهود شرکت ها و سرمایه فکری آن ها کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار هستند. و به همین دلیل توجه به اقلام نامشهود در زمینه های متعددی از جمله اقتصاد، حسابداری و مدیریت استراتژیک به طور سریعی رشد یافته است. دانش یک مزیت رقابتی است که در استراتژی تجاری سازمان ها مورد توجه قرار می گیرد. به گونه ای که ایجاد دانش موجب نوآوری مستمر و نوآوری مستمر منجر به ایجاد مزیت رقابتی خواهد شد و این امر مستلزم تقویت و توجه به پتانسیل ها و ظرفیت های منابع انسانی است تا سازمان ها بتوانند برای دستیابی به مزیت رقابتی از طریق عملکرد و بهبود مستمر، عکس العمل سریع به تغییرات محیط تجاری و شرایط اقتصادی نشان دهند.
مفهوم و تعاریف سرمایه فکری
مفهوم سرمایه فکری همیشه مبهم بوده است و تعاریف مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند داراییها، منابع یا محرکهای عملکرد به جای کلمه سرمایه استفاده کنند و آنها واژه فکری را با کلماتی مانند نامشهود، بر مبنای دانش یا غیر مالی جایگزین میکنند. بعضی از حرفهها (حسابداری مالی و حرفههای قانونی) نیز تعاریف کاملاً متفاوتی مانند داراییهای ثابت غیرمالی که موجودیت عینی و فیزیکی ندارند، ارائه کردهاند.
سرمایه فکری مجموعهای از دانش، اطلاعات، داراییهای فکری، تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که میتواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان، دانش سازمانی و تواناییهای آن را برای ایجاد ارزش افزوده در بر میگیرد و باعث منافع رقابتی مستمر میشود. (استوارت 1997)
جمع بندی تعاریف فوق
سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازهگیری میکند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری داراییهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است. همه این ویژگیها باعث ایجاد ارزش به دست آمده می شود به دلیل اینکه یک پدیده کاملاً داخلی است، قابلیت خرید و فروش ندارد.
اهمیت سرمایه فکری
ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها به طور تجربی در کشورهای زیادی از جمله آمریکا، کانادا، چین، مالزی، آلمان و .... مورد بررسی قرار گرفته است. واژه های نامشهودها، دارایی دانش و سرمایه فکری به طور وسیعی در ادبیات حسابداری، اقتصاد و مدیریت مورد استفاده می باشد ولی ارزش بالقوه و منافع آتی آنان به طور قابل اتکاء قابل اندازه گیری و سنجش نمی باشد. به طور کلی، بهره وری در شرکت ها وابسته به سرمایه فکری و قابلیت های سازمان در بکارگیری آن به عنوان یک دارایی است.
استوارت اشاره می نماید که در عصر اطلاعات و اقتصاد دانش محور یک انقلاب اساسی رخ داده است، به طوری که اطلاعات جایگزین سرمایه در گردش و دارایی های فکری جایگزین دارایی های فیزیکی گردیده است. در واقع، منافع فیزیکی و مادی تا حد زیادی توسط دانش و ارتباطات به عنوان منابع اصلی ارزش و ثروت جایگزین شده اند و در عصر جدید اقتصاد نوین در قالب اقتصاد نامشهود ظهور یافته است. انقلاب دیجیتال، در اقتصاد باعث پیدایش مفاهیم نوین از جمله اقتصاد فرا- ماده و اقتصاد بی وزن و اقتصاد نرم افزاری شده و این مفاهیم به نوعی حکایت از آن دارد که عامل محرک اقتصاد دیگر ماده نیست، بلکه چیزی است بی وزن و غیر مادی مانند اطلاعات و دانایی.
زیان های وارده در صورت عدم افشای اطلاعات سرمایه فکری
زیان های وارد به بازار سرمایه در صورت افشا نشدن اطلاعات این نوع سرمایه، گویای اهمیت سرمایه فکری است. نمونه ای از این زیان ها عبارت است از :
1- سهامداران خرد ممکن است از دسترسی به اطلاعات مربوط به دارایی های نامشهود که در جلسه های خصوصی با سهامداران کلان تشکیل می شود،محروم بمانند.
2- اگر مدیران از اطلاعات به دست آمده از تصمیم های داخلی در رابطه با دارایی های نامشهود بدون اطلاع سایر سرمایه گذاران استفاده کنند، احتمال وقوع معامله براساس اطلاعات محرمانه افزایش می یابد.
ویژگی های سرمایه فکری
داراییهای فکری، داراییهای غیر رقابتی هستند. بر خلاف داراییهای فیزیکی که فقط میتوانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، داراییهای فکری را میتوان به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفت. برای مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری میتواند، امکان حمایت از هزاران مشتری را در یک زمان خاص فراهم کند. این توانایی یکی از مهمترین معیارهای برتری داراییهای فکری بر داراییهای فیزیکی است.
سرمایه انسانی و سرمایه رابطهای، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمینکنندگان مشترک باشند. بنابراین، رشد این نوع از داراییها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد.
عناصر سرمایه فکری
سرماية فكري شامل آن بخش از كل سرمايه يا دارايي شركت ا ست كه مبتني بر دانش بوده و شركت ، دارنده و مالك آن به شمار مي آيد. بنابراين تعريف، سرماية فكري هم مي تواند شامل خود دانش (به مالكيت فكري يا دارايي فكري يك شركت تبديل شده ) و هم نتيجة نهايي فرآيند انتقال آن باشد . صاحبنظران حوزه سرمایه فکری، اتفاق نظر دارند که سرمایه فکری از سه عنصر تشکیل شده است.
نکته:
سرماية ساختاري و سرماية مشتري به سرماية انساني وابسته هستند، به طوري كه سرماية انساني به وسيلة تغيير اين 2 سرمايه، دانش را به ارزش بازار تبديل مي كند و از اين طريق دانش و اطلاعات غيرمادي را به خروجيهاي مادي، سودمند وحتي اشكال مناسبي از اين 2سرمايه تبديل مي كند.
مدیریت موفق سرمایه فکری
براي تاثيرگذاري مثبت بر ارزش آينده بنگاه، لازم است درك بهتري از سرمايه فكري و آخرين ابزار موجود براي شناسايي، اندازه گيري و مديريت اين عامل مهم ايجاد ارزش را داشته باشيم. رهنمود حسابداري مديريت منتشر شده بوسيله انجمن حسابداران رسمي آمريكا (AICPA)، پنج گام اساسي را براي مديريت موفق سرمايه فكري تعيين مي كند:
شناسايي سرمايه فكري بنگاه
ترسيم عوامل كليدي ارزش
اندازه گيري سرمايه فكري
مديريت سرمايه فكري و
گزارشگري سرمايه فكري.
10 اصل برای سرمایه فکری" target="_blank">مدیریت سرمایه فکری
شرکت ها مالک سرمایه انسانی و سرمایه مشتری نیستند. تنها با سازماندهی ماهیت مشترک این دارایی ها،یک شرکت می تواند آنها را مدیریت کند و از آنها سود ببرد.
برای ایجاد یک سرمایه انسانی قابل استفاده، شرکتها باید کار تیمی و دیگر شکلهای اجتماعی یادگیری را تقویت کنند.
سرمایه سازمانی از طریق مهارتها و استعدادهایی خلق میشود که نایاب و البته ارزشمند هستند. شرکتها باید بدانند افرادی که دارای این استعدادها هستند، ارزش سرمایه گذاری را دارند.
داراییهای ساختاری ساده ترین نوع برای مدیریت هستند اما این همان موضوعی است که مشتریان کمترین توجهی به آن دارند.
روشها و الگوهای اندازه گیری سرمایه فکری
به طور کلی، دو روش اصلی برای تعیین ارزش یک شرکت موجوداست ،روش ارزش دفتری یا ارزش بازار،امروزه، شکاف بین این دو ارزش بسیار زیاد شده و اغلب ارزش بازار بسیار بالاتر از ارزش دفتری شرکت هاست.
یکی از دلایل اصلی این شکاف، سرمایه فکری شرکت هاست که در صورت مالی شرکت لحاظ نمی شود. به خاطر درک و تعیین ارزش پولی واقعی شرکت، ارزش سود و عوامل مرتبط مالی ، سرمایه فکری باید برآورد گردد. در واقع، این ارزیابی باید دربرگیرنده سه جزء تجزیه و تحلیل استراتژیک، تجزیه و تحلیل صورت های مالی، و پیش بینی توسعه آتی باشد.
علاقه به سرمایه فکری" target="_blank">مدیریت سرمایه فکری، باعث گسترش روشهای مختلف ارزشیابی برای آن شده است. چندین گروه اصلی از روشهای ارزشیابی سرمایه فکری وجود دارند که میتوانند به منظور تعیین ارزش این داراییها به کار گرفته شوند. بعضی از این روشها، روشهایی هستند که صرفاً برای استفاده در خود شرکتها طراحی شدهاند و یک روش جهانی و کلی نیستند، اما با این حال هنوز وجود دارند و مبنایی برای ایجاد روشهای جدید هستند.
از نظر ویلیام (2002) روشهای مختلف اندازه گیری فکری را میتوان در قالب چهار گروه اصلی قرار داد:
الف)روش های بازده دارایی ها
ب)روش های سرمایه گذاری بازار
ج)روش های سرمایه فکری مستقیم
د) روش های کارت امتیازی
ویژگی های روش بازده دارایی ها:
روشهای نرخ بازده داراییها، به نرخهای بهره بسیار حساس هستند.
در این روشها از مقایسه مستقیم ارزشها با ارزشهای بازار استفاده نمیشود، بلکه تنها از بعضی عوامل که تحلیلگران بازار در ارزیابی خود از شرکت از آنها استفاده میکنند، بهره گرفته میشود.
این روشها همانند روشهای بازار سرمایهگذاری روی ارقام مالی تأکید میکنند، که باوجود کامل نبودن، دارای قابلیت حسابرسی هستند.
نقاط ضعف و قوت روش های سرمایه گذاری بازار:
این روشها روی ارقام مالی تأکید دارند که باوجود کامل نبودن، قابلیت حسابرسی دارند.
این روشها تلاش میکنند که یک ارزشیابی واقعی از سازمان ارائه دهند.
مزیت اصلی آنها این است که میتوانند برای مقایسه ساده بین شرکتهای فعال در یک صنعت مشابه، مورد استفاده قرار گیرند، ولی جزئیات بسیار اندکی در اختیار تحلیلگران مالی قرار خواهند داد.
ویژگی های روش سرمایه فکری مستقیم:
این روشها جزئیات بیشتری را در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و به آسانی در هر سطحی از سازمان قابل استفادهاند.
در این روشها، منابع سرمایهای از پایین به بالا اندازهگیری میشوند و نسبت به روشهای نرخ بازده داراییها و روشهای بازار سرمایهگذاری، سریعتر و دقیقتر منابع را اندازهگیری میکنند.
نیازی به اندازهگیری شرایط مالی ندارند.
این روشها، برای سازمانهای غیرانتفاعی، واحدهای تجاری، بنگاههای دولتی و برای اهداف زیست محیطی و اجتماعی بسیار مفید هستند.
عیب اصلی این روشها این است که به آسانی نمیتوان نتایج حاصل از آنها را به نتایج مالی ارتباط داد.
ویژگی های روش کارت امتیازی:
پیشنهادهای بالقوهای برای ایجاد تصویر جامعتری از سلامت مالی مؤسسات ارائه میکنند.
در این روشها، منابع سرمایهای از پایین به بالا اندازهگیری میشوند.
این روشها، برای سازمانهای غیرانتفاعی، واحدهای تجاری، بنگاههای دولتی و برای اهداف زیست محیطی و اجتماعی بسیار مفیدند.
یکی از معایب این روشها این است که شاخصهای مورد استفاده در آنها از نوع شاخصهای محتوایی هستند. بدین معنی که برای هر هدف و هر سازمان میتوانند متفاوت باشند و از این لحاظ مقایسه شرکتها با یکدیگر بسیار مشکل است.
عیب دیگر آنها، عدم توانایی ربط دادن آنها به نتایج مالی است.
توضیح برخی روش های فوق:
نتیجه گیری:
سرمایه هاي فكري، دارايي هاي نامشهودي هستند كه باعث خلق ارزش براي واحدهاي تجاري مي شوند و يكي از عوامل اصلي در ايجاد مزيت رقابتي براي شركتها هستند، تا آنجايي كه ادوينسون مغز نامرئي را جايگزين استعاره معروف آدام اسميت از بازار يعني دست نامرئي كرده است، ولي در ترازنامه و ساير صورتهاي مالي جايي ندارند. با توجه به ارزشمند بودن اين دارايي ها، اندازه گيري، شناخت و كنترل آنها مي تواند ايراد حسابداري رايج يعني عدم گزارشگري و انعكاس سرمايه هاي فكري را مرتفع سازد و با مشهود كردن اين دارايي ها مي توان تحولي عظيم در نظام مديريت شركتها را شاهد بود. در اين راستا در اين مقاله اجزاي تشكيل دهنده و تعاريف مختلف سرمايه فكري و دلايل اندازه گيري اين دارايي ها بحث و بررسي شد و از بين بيش از 30 مدل، 14روش و4 فرمول براي اندازه گيري و ارزشيابي سرمايه هاي فكري جمع بندي و گردآوري شده است تا با بكارگيري و استفاده از اين مدلها، شاهد انعكاس سرمايه هاي فكري در ترازنامه و اظهارنامه و صورتهاي مالي واحدهاي تجاري باشيم.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
آمار سایت